اوایل انقلاب هرکسی می‌خواست جلوی ظلم گرفته بشه و خیلی ها شکایتشان را به شورا (چیزی مثل شورای شهر) می‌اوردند و از ما میخواستند پیگیری کنیم.
یک جوان انقلابی بود به نام علی عناصریان؛ پدرش کوره‌پز بود. آمده بود شکایت. می‌گفت کوره‌پزها خیلی در حق خشت‌زن‌ها اجحاف می‌کنند. گفتیم پدر خودت کوره‌پز است. گفت خب باشد. آمده بود شکایت می‌کرد که به درد اینها برسید.

پی نوشت:

نمی دونم از کی مردم کنار کشیدن و عرصه رو برای غر زن ها خالی گذاشتن

اما ثمرات این میدون خالی کردن رو الان روی شونه هاشون و دادگاه‌مون می بینیم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت‌های یک جوان شیعه درخت Brenda زمین شناسی Edward سایت برنامه نویسی کماگیرنت